فوری!
چهارشنبه, ۲۸ خرداد ۱۳۹۳، ۰۴:۳۳ ب.ظ
این نظر یکی از دوستانه که به نظر رسید خوبه اینجا بذارم تا همه ببینن(خودمم دارم فکر می کنم):
فرستاده شده در ۲۸ خرداد ۹۳، ۱۵:۴۰:۴۲ برای مطلب یک شب هزار شب نمیشه (نظرات این مطلب)
سلام خیلی وبلاگ قشنگیه
ممنون که این وبلاگ رو ساختید
من الان دچار عذاب وجدان شدم :-(
عروسی ما قراره ان شاالله تو ماه رمضان امسال، نزدیک تولد امام حسن (ع) برگزار بشه، به خاطر این اصلا از اولش خواستیم تو ماه رمضان باشه که از افراد فامیل که نمی تونن عروسی بدون آهنگ و رقص رو تحمل کنن حداقل به حرمت ماه رمضان مجلس رو بهم نریزن.
از این نظر خدا رو شکر راضی هستم که طوری برنامه ریختیم که هیچ رقص و آوازی در مجلسمان نباشد و حتی برای نماز جماعت یکی از روحانیون خیلی خوب را مخصوصا دعوت کرده ایم که امام جماعت ما باشد و از قبل با مسئول تالار شرط کردیم که برگزاری این نماز جماعت برای ما خیلی مهم هست و ازشون درخواست کردیم فرش اضافه اجاره کنن تا همه مهمون ها جا بشن
ولی الان که دارم فکر می کنم به نظرم تجملات تو مراسم هست، از ظهر که با ایمیل یکی از دوستانم با وبلاگ شما آشنا شدم مدام گریه می کنم که چرا من تن به همچین تجملاتی دادم، از قرآن کمک گرفتم و یه آیه تصادفی باز کردم، آیه ی ۱۴ سوره ی فرقان بود، از اول سوره رو با ترجمه و تفسیر نور با دقت خوندم اما دستگیرم نشد که چیکار کنم، تو اینترنت جستجو کردم که تجملات چیست و به چه چیزی تجملات گفته می شود ولی بازهم نتوانستم با مجلس خودمان طبیق دهم، الان واقعا موندم چی کار کنم؟ شما چه راهی به ذهنتون می رسه، همسر من فردی مذهبی هست اگر بتونم دلیل کافی بیارم که مجلس ما تجملاتی هست احتمالش هست که قرارداد باغ رو لغو کنه، ولی هنوز خودمم نمی دونم تجملاتی هست یانه؟ چه طور می تونم بفهمم؟ شما راه حلی به ذهنتون می رسه؟
بذارید یه کم بیشتر توضیح بدم، همسرم خیلی دوست داشتن مراسم تو فضای باز باشه یعنی باغ باشه، منم مانعی نمی دیدم و خیلی برام فرقی نداشت، یک باغی پیدا کردیم که خوشمان آمد اما قیمت های باغ ها خیلی بیشتر از تالارهاست، ما خانواده مرفه بی درد نیستیم (یعنی خانواده ی خودم) اما خانواده همسرم مخصوصا مادرشون یه سری از تجملات براشون مهمه مثلا اینکه غذا سلف سرویس باشه و دیس پرسی بودن غذا رو نوعی بی احترامی به مهمونهاشون می دونن، فرق همین یک قلم غذای دیس پرسی با سلف سرویس برای تعداد مهمانهای ما حداقل ۱۰ میلیون تومان می شه، همسرم من کلی قصد داره همینجوریش و نمی تونه این همه هزینه پرداخت کنه مگه اینکه تا خرخره بریم زیر قرض و قوله، وقتی صحبت از قیمت ها شد به اصرار من همسرم داشت قبول می کرد که دیس پرسی بگیره اما مادرشوهرم با قاطعیت گفت اصلا نمی شه! حالا این یه نمونه اشه، منم نمی تونستم چیزی بهشون بگم، تا همین حد که به قول شوهرم با ما کنار آمده بودن که عروسی غاطی نگیریم و بزن برقص تو عروسیمون نباشه، نهایت انعطاف رو به خرج دادن و نمی شه بیشتر از این بهشون سخت بگیریم که عروس یدونه پسرشون اینقدر ساده باشه. من واقعا موندم چی کار کنم؟ نمی خوام عروسیم طوری باشه که امام زمان (عج) نیان، واقعا از ظهر تا حالا دلم شکسته نمی دنم چی کار کنم :-(((
ممنون که این وبلاگ رو ساختید
من الان دچار عذاب وجدان شدم :-(
عروسی ما قراره ان شاالله تو ماه رمضان امسال، نزدیک تولد امام حسن (ع) برگزار بشه، به خاطر این اصلا از اولش خواستیم تو ماه رمضان باشه که از افراد فامیل که نمی تونن عروسی بدون آهنگ و رقص رو تحمل کنن حداقل به حرمت ماه رمضان مجلس رو بهم نریزن.
از این نظر خدا رو شکر راضی هستم که طوری برنامه ریختیم که هیچ رقص و آوازی در مجلسمان نباشد و حتی برای نماز جماعت یکی از روحانیون خیلی خوب را مخصوصا دعوت کرده ایم که امام جماعت ما باشد و از قبل با مسئول تالار شرط کردیم که برگزاری این نماز جماعت برای ما خیلی مهم هست و ازشون درخواست کردیم فرش اضافه اجاره کنن تا همه مهمون ها جا بشن
ولی الان که دارم فکر می کنم به نظرم تجملات تو مراسم هست، از ظهر که با ایمیل یکی از دوستانم با وبلاگ شما آشنا شدم مدام گریه می کنم که چرا من تن به همچین تجملاتی دادم، از قرآن کمک گرفتم و یه آیه تصادفی باز کردم، آیه ی ۱۴ سوره ی فرقان بود، از اول سوره رو با ترجمه و تفسیر نور با دقت خوندم اما دستگیرم نشد که چیکار کنم، تو اینترنت جستجو کردم که تجملات چیست و به چه چیزی تجملات گفته می شود ولی بازهم نتوانستم با مجلس خودمان طبیق دهم، الان واقعا موندم چی کار کنم؟ شما چه راهی به ذهنتون می رسه، همسر من فردی مذهبی هست اگر بتونم دلیل کافی بیارم که مجلس ما تجملاتی هست احتمالش هست که قرارداد باغ رو لغو کنه، ولی هنوز خودمم نمی دونم تجملاتی هست یانه؟ چه طور می تونم بفهمم؟ شما راه حلی به ذهنتون می رسه؟
بذارید یه کم بیشتر توضیح بدم، همسرم خیلی دوست داشتن مراسم تو فضای باز باشه یعنی باغ باشه، منم مانعی نمی دیدم و خیلی برام فرقی نداشت، یک باغی پیدا کردیم که خوشمان آمد اما قیمت های باغ ها خیلی بیشتر از تالارهاست، ما خانواده مرفه بی درد نیستیم (یعنی خانواده ی خودم) اما خانواده همسرم مخصوصا مادرشون یه سری از تجملات براشون مهمه مثلا اینکه غذا سلف سرویس باشه و دیس پرسی بودن غذا رو نوعی بی احترامی به مهمونهاشون می دونن، فرق همین یک قلم غذای دیس پرسی با سلف سرویس برای تعداد مهمانهای ما حداقل ۱۰ میلیون تومان می شه، همسرم من کلی قصد داره همینجوریش و نمی تونه این همه هزینه پرداخت کنه مگه اینکه تا خرخره بریم زیر قرض و قوله، وقتی صحبت از قیمت ها شد به اصرار من همسرم داشت قبول می کرد که دیس پرسی بگیره اما مادرشوهرم با قاطعیت گفت اصلا نمی شه! حالا این یه نمونه اشه، منم نمی تونستم چیزی بهشون بگم، تا همین حد که به قول شوهرم با ما کنار آمده بودن که عروسی غاطی نگیریم و بزن برقص تو عروسیمون نباشه، نهایت انعطاف رو به خرج دادن و نمی شه بیشتر از این بهشون سخت بگیریم که عروس یدونه پسرشون اینقدر ساده باشه. من واقعا موندم چی کار کنم؟ نمی خوام عروسیم طوری باشه که امام زمان (عج) نیان، واقعا از ظهر تا حالا دلم شکسته نمی دنم چی کار کنم :-(((
فرستاده شده در ۲۸ خرداد ۹۳، ۱۶:۰۱:۴۰ برای مطلب یک شب هزار شب نمیشه (نظرات این مطلب)
سلام، من همون ناشناس پیام بالایی هستم، این صفحه رو تو کامپیوترم باز گذاشتم و دیقه به دیقه میام ببینم کسی راه حلی برای من پیدا کرده، با تشکر از همه دوستان
خیلی برام دعا کنید.
خیلی برام دعا کنید.
۹۳/۰۳/۲۸